جدول جو
جدول جو

معنی علی بطلیوسی - جستجوی لغت در جدول جو

علی بطلیوسی
(عَ یِ بَ طَ)
ابن محمد بن سید نحوی بطلیوسی، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به خیطال. وی درعلم لغت تبحر داشت و از ابوبکر بن غراب و ابوعبدالله محمد بن یونس و دیگران روایت کرد. برادر او ابومحمد عبدالله بن سید نحوی بسیاری از نوشته های ادبی را از وی گرفته است. او در آخر عمر از طرف ابن عکاشه حاکم قلعۀ رباح (از قلاع اندلس) بازداشت شد و در سال 488 هجری قمری در آنجا درگذشت. (از معجم الادباء یاقوت چ قاهره ج 15 ص 56 و چ مارگلیوث ج 5 ص 409)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ لَمِ بَ طَلْ یَ)
رجوع به اعلم ابراهیم بن قاسم در همین لغت نامه و روضات الجنات ص 48 شود، زمینهای ویران بی عمارت و بی مردم. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). زمینهای مانده بی نشان که اثری از عمارت در آنها نیست. (اقرب الموارد) ، مردم درازبالا. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). مردم بلندبالا. (از اقرب الموارد). مردم مجهول و درازبالا. (ناظم الاطباء) ، اعماء عامیه، مبالغه است. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، جهال. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ بِ)
ابن عبدالله بدلیسی حنفی، ملقّب به حسام الدین. نام او را علی بن حسین نیز ذکر کرده اند. وی مفسر و صوفی بود و در سال 900 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- جامع التنزیل و التأویل فی تفسیرالقرآن، در پنج جلد بزرگ. 2- شرح اصطلاحات الصوفیۀ قاشانی. 3- الکنزالخفی فی بیان مقامات الصوفی. (از معجم المؤلفین بنقل از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1514. هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 738)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ)
مقری و تجویددان قرن سیزدهم هجری بود و در نظم سخن نیز دست داشت. او را منظومه ای است در مخارج حروف. (از معجم المؤلفین بنقل از فهرست الخدیویه ج 7 ص 482)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ بَ یَ)
ابن قاسم بن علی بطیوی، مکنّی به ابوالحسن. متوفی در سال 1039 هجری قمری او را فهرستی است. (از معجم المؤلفین بنقل از دلیل مؤرخ المغرب ابن سوده ص 350)
لغت نامه دهخدا